حتما این روزها خیلی بیشتر از قبل واژه هایی مثل کوچینگ و منتورینگ به گوشتان خورده. در این مقاله قصد دارم به مفهوم هر کدام از این کلمات بپردازم.

 

کوچینگ چیست و یک کوچ چه خصوصیاتی دارد؟

کوچینگ در واقع به معنای همراهی شانه به شانه و کمک غیر مستقیم به افراد برای شناخت و درک بیشتر توانایی هایشان است. یک کوچ، با استفاده از علوم مختلف و تجربیات خود می تواند تمرکز لازم را در افراد شکل بدهد. فرض کنید فردی به یک کوچ مراجعه می کند و از کوچ می خواهد به او کمک کند تا آرامش بیشتر و درآمد بالاتری داشته باشد. در این مرحله، یک کوچ حرفه ای با پرسیدن سوالات هوشمندانه و هدایت صحیح بحث، باعث می شود خود فرد به پاسخ سوال هایش دست پیدا کند. نکته جالب اینجاست که یک کوچ، در جلسات کوچینگ کمتر حرف می زند و بیشتر نقش یک شنونده حرفه ای را بازی می کند. نکته برداری می کند و اجازه می دهد خود فرد از منابع درونی و ذهنی اش به پاسخ سوال ها دست پیدا کند.

یکی از مهمترین مهارت های یک کوچ حرفه ای عدم قضاوت دیگران و احترام به عقاید و دیدگاه های افراد مختلف است. در حقیقت مبنای کار یک کوچ بر انسانیت  است. بدون توجه به رنگ و نژاد و قومیت و ملیت. در بسیاری از موارد، ممکن است یک کوچ، هیچ تخصصی در زمینه موضوع مورد بحث نداشته باشد. این شاید مهمترین تفاوت کوچینگ و منتورینگ باشد.

 

منتورینگ چیست و یک منتور چه خصوصیاتی دارد؟

منتور اما فردیست که در یک یا چند رشته تخصصی به درجه استادی رسیده و می تواند دانش و تجربیات خود را در اختیار علاقمندان قرار دهد. به عنوان مثال یک طراح وب سایت می تواند دانش و تجربه چند ساله خود را در قالب یک کارگاه آموزشی به افرادی که علاقمندند طراح وب سایت شوند منتقل نماید. با توجه به تعریف ذکر شده و به دلیل اینکه هر فرد نهایتا در چند رشته محدود می تواند به درجه استادی برسد؛ یک منتور نمیتواند زمینه های تخصصی مختلفی را پوشش دهد. به عنوان مثال همان طراح وب سایت، شاید در طراحی گرافیک و انیمشن سازی هم استاد باشد. پس در این زمینه ها هم می تواند در نقش یک منتور، به علاقمندان کمک کند.

بر خلاف کوچینگ، در منتورینگ راه حل های عملی ارائه می شود و منتور جزئیات، تجربیات و رموز راهی که خود در سالیان گذشته طی کرده را در اختیار علاقمندان قرار می دهد.

 

شاد و تندرست باشید

مهدی معمارنژاد

مشاور و مدرس مدیران کسب و کار

سایت شخصی مهدی معمارنژاد

 
Published in مقالات

 

ما انسان ها در هر جایگاه مالی، اجتماعی، اعتباری و... که قرار داریم، حاصل باورهایی که در طی زمان و از بدو تولد در ذهن ما شکل گرفته اند هستیم.

اهمیت آشنایی با مکانیزم باورها و نحوه شکل گیری آن ها در ذهن ما به قدری مهم است که توصیه می کنم اگر در این زمینه اطلاعات کافی ندارید، همین حالا، حتی قبل از خواندن این مقاله برای آشنایی با آن اقدام کنید.
به جرات باید عرض کنم که نتایج ما مستقیما به کیفیت باورهای ما نسبت به مسائل مختلف بستگی دارد. اینکه ما به پول، خانواده، مشتری، تفریح، خوشبختی، آرامش و هر موضوع دیگری چطور نگاه می کنیم، بسته به این دارد که در گذشته چه تجربیاتی، چه باوری را نسبت به موارد ذکر شده در ذهن ما پرورش داده است.

کودکی که توسط مادر، از تاریکی ترسانده می شود تا بخوابد؛ می تواند این ترس را تا آخر عمر با خود داشته باشد. اگر ما باور داریم پول زیاد موجبات فساد را فراهم می کند، هرگز نمی توانیم ثروتمند باشیم. حتی اگر پولی به طور اتفاقی وارد زندگی ما شود، ذهن ناخودآگاه ما راهی برای از دست دادن آن پیدا خواهد کرد.

یادمان باشد که باور ها تحت کنترل ضمیر ناخودآگاه عمل می کنند و ما هرگز نمی توانیم به صورت ارادی جلوی اجرا شدن مکانیزم آن ها را بگیریم.

اما دو باور خطرناک که معمولا مدیران کسب و کار را محدود و جلوی رشد بیشتر آن ها را می گیرد کدام هستند؟

1) در شرایط فعلی کشور نمی شه کار کرد. (دستور توقف به مغز)

این باور غلط به قدری قدرتمند است که می تواند آینده یک کسب و کار را به مرز نابودی و انهدام بکشاند. یک خود زنی تمام عیار و یک ترمز بسیار قوی برای جلوگیری از رسیدن به موفقیت.

این در حالیست که دنیا روز به روز در حال رشد و توسعه و فراهم کردن امکانات موفقیت برای انسان هاست. این روزها با یک گوشی موبایل می شود تجارت کرد، کسب و کار داشت، مشتریان را پاسخگو بود و ... . اگر واقع بین باشیم، شرایط برای کسب درآمد نسبت به 10 یا 20 سال گذشته خیلی خیلی بهتر شده است. انحصارها کم رنگ تر و فضا بسیار گسترده تر شده است.

2) فعلا صبر می کنم تا شرایط بهتر بشه و بعد شروع کنم!!!

دومین باور خطرناک، صبر کردن برای بهتر شدن اوضاع هست. قطار پیشرفت و موفقیت سوت خود را به صدا درآورده و در حال حرکت است. اگر چه شاید این قطار بدنه زنگ زده و نامرتبی داشته باشد، اما تنها وسیله ایست که شما را زودتر از هر قطار دیگری به مقصد می رساند. می توانید صبر کنید و سوار نشوید. می توانید منتظر یک قطار لوکس باقی بمانید با خدمه و سرویس دهی عالی. اما هیچ تضمینی برای رسیدن چنین قطاری وجود ندارد. حتی اگر باشد، زمان زیادی را از دست خواهید داد.

به شخصه افراد زیادی را می شناسم که در ایستگاه راه آهن زندگی، سال هاست منتظر رسیدن فرصت های طلایی هستند. در حالی که فرصت طلایی چیزی جز اقدام و اقدام و اقدام نیست. آرامش متوقف بودن را هرگز به چالش های حرکت و اقدام ترجیح ندهید. زیرا در حرکت تجربه، درس و رشد اتفاق می افتد و در انتظار، هیچ خبری نیست.

ما زنده از آنیم که آرام نگیریم            موجیم که آسودگی ما عدم ماست

شاد و تندرست باشید
مهدی معمارنژاد

 

سایت مهدی معمارنژاد

 
Published in مقالات

موارد مهمی که قبل از شرکت در هر دوره آموزشی می بایست در نظر بگیرید:

1. مدرس دوره، الگوی اجرای مطالب خود باشد.

2. مطالب دوره قابل اجرا، ملموس و همراه با راه حل باشند نه صرفا مثالهایی از برندهای بزرگ دنیا

3. نظر شرکت کنندگان دوره های قبلی مثبت باشد و نتیجه عملی گرفته باشند.

4. ابزارهای مناسب کمک آموزشی در نظر گرفته شده باشد.

5. قبل از ثبت نام جلسه معارفه فردی یا گروهی و امکان صحبت با مدرس دوره وجود داشته باشد.

 

با درود فراوان

مهدی معمارنژاد

مدرس و مشاور کسب و کار

سایت شخصی مهدی معمارنژاد

 
Published in مقالات